خب خرداد هم کم کم داره میگذره و داریم میرسیم به موعدی که من باید برم سرکار و احتمال ۹۰ درصد باید برم شهرستان و باز دوران دوری از مستر شروع میشه . :|
جالبه بدونید هردومون برای مقابله با مسئله روش انکار رو پیش گرفتیم. یعنی سعی میکنیم اصلا بهش فکر نکنیم انگار همچین اتفاقی قرار نیست در جهان هستی پیش بیاد. البته بیشتر من در این رویه سرآمدم. ولی اصلا ته دلم بدجوری خالیه. این مدت سرکار نرفتن خیلی به مذاقم خوش اومده. راستش اصلا دوست ندارم از لاک امن خودم خارج بشم و برگردم به دنیای بیرون :((
لعنت به این زندگی! صدبار گفتم بازم میگم : شغل مورد علاقه من خانهداری بود. اقا من اشتباهیام :((