راستش رو بخواین روزی که عنوان وبلاگ و متن بالایی رو نوشتم خیلی حواسم به عواقب کارم نبود :دی

ولی الان که دیدم چند نفری لطف کردن و من رو دنبال کردن به خودم گفتم ای دل غافل! حتما این بندگان خدا به امید  خوندن « روزنوشت‌های یک پزشک گمنام» اینجا رو دنبال کردن. خصوصا تو این روزای کرونا بعید هم نیست مردم فک کنن قراره راجع به کرونا اینجا چیزی نوشته بشه.

این شد که به خودم واجب دونستم بیام و توضیح بدم که اگر به امید این قضیه اینجا رو فالو کردید من فعلا شرمنده ام. :( به این دلیل که تا دو ماه آینده من سر کار نمیرم و مرخصی ام. ( دلیل مرخصی هم مثلا درس خوندن واسه یه امتحان کذاییِ گوربه‌گور شده است :|) 

خلاصه اینکه تا دو ماه آینده شما درحقیقت روزنوشت های یک پزشک بیکار گمنام رو میخونید :))

اقا من چراغ ها رو خاموش میکنم و حجتم رو از شما برمیدارم. هرکس می‌خواد آنفالو کنه تو رودروایسی نمونه بالام جان! :))