الان دیگه اگر خود استاد شهرام ناظری هم بیاد نمیتونه من رو از این آهنگ « بی تو به سر نمیشود» جدا کنه!
یعنی بالغ بر هزار و هشتصد و شصت و سه بار گوش دادم. مگه آدم خسته میشه ازش؟
واقعا گریه ام میگیره از زیبایی این تصنیف (البته دقیق نمیدونم به این تصنیف میگن یا چی؟)
یعنی شما فکر کن. مگر میشه استاد ناظری با اون صدا از مولانا بخونه و فریاد بزنه « گر بروی عدم شوم بی تو به سر نمیشود» بعد براش نمُرد؟! به همین سوی چراغ که نمیشه!